يهوقتايي خيلي بهخودم بدهكار ميشم. حس ميكنم سنگ رو برداشتم و انداختم ته چاه…
ديدن ناراحتيِ بقيه سخته. خصوصا اگر حس كني تو هم مقصري. يا حداقل تو ميتونستي نذاري اينطوري بشه.
يه وقتايي بهش حسوديم ميشه. خيلي….
يا ليتني، كنت معكم….
يهوقتايي خيلي بهخودم بدهكار ميشم. حس ميكنم سنگ رو برداشتم و انداختم ته چاه…
ديدن ناراحتيِ بقيه سخته. خصوصا اگر حس كني تو هم مقصري. يا حداقل تو ميتونستي نذاري اينطوري بشه.
يه وقتايي بهش حسوديم ميشه. خيلي….
يا ليتني، كنت معكم….
با اينكه ديروز تصميم گرفته بودم بعضي از مدلهام رو عوض كنم، و خيلي هم مصمم بودم، اما امروز بدجوري خورد تو ذوقم.
خيلي هم حال و حوصلهي كل كل نداشتم.
فقط گفتم: ممكنه بشه كاري كرد؟ گفت نه.
اومدم يهچيزي بگم، ديدم خوشحاله، گفتم بيخيال، بذار حال اونو نگيريم. تو دلم گفتم:
ما ز ياران چشم ياري داشتيم.
سلام بابا!!(R)