اطلاعیه

باتوجه به این‌که چندی است دوستان و آشنایان به انواع مختلف سعی در تشویش اذهان عمومی دارند تا بلکه بتوانند از قِبل آن مویی از خرس کنند، بر خود لازم دیدم تا خبر مفقودالاسر شدن راوی را به سمع و نظر همگان و اطلاع عموم (و البته زن‌عموم) برسانم.

طبق خبرهای واسله، دیری است که نامبرده به منزل رفته و تا کنون رجعت نیافته است، به نظر می‌رسد وی به دلایل امنیتی و تا اطلاع ثانوی مفقود گردیده‌اند!

از کلیه‌ی کسانی که از این عنصر معلوم‌الحال(TM) خبری در دست دارند خواهشمندیم با در سینه نگه‌داشتن خبر خود، قومی را به ناراحتی و نگرانی نیندازند.

 

پی.اس: صد البته که غیبتِ کبریِ نامبرده کاملا اتفاقی بوده و به‌هیژوژ(TM) ربطی به شام و این‌چیزا ندارد.

15 نظرات:

پژمان گفت...

هنوز هیچی نشده زیر سرت بلند شد؟ کبرا کیه؟ خجالت بکش!

Nasibe گفت...

منم از هدی پرسیدم این آقا شوهرتون کجاست...اما یه بار یونیو رو باید بیاین که با هدی ببینیمتون و یه هم اومدنتون رو ازتون شیرینی بگیریم...

Nasibe گفت...

البته راستش ترجیح میدم بهتون شیرینی بدم, اونروز هم هدی بهمون شیرینی داد, خیلی عالی بود...

سعید گفت...

این اخلاقت اصلا جوانمردانه نیست، از آقا تختی خجالت بکش!!! بیا مرد و مردونه شام ما رو بده، نذار بگم در اصل سه تا شام باید بدی!!!

سعید گفت...

تازه من این شام کبرا رو حساب نکردم!!!

Reyhan گفت...

این هیژوژ ات منو کشته!!!!!!!!!!!
میگم بیا این کامنت نصیبه رو کپی پیست کنیم تو گروپ به خرج نصیبه شیرینی بدیم D:

Nasibe گفت...

ریحان به خدا تعارف بودا...من اینهفته یه عالمه خرید کردم و یه کم فقیرم الان...

راوی گفت...

به پژمان، بابا حالا نمی‌شه تو افشاگری نکنی؟!؟!
به نصیبه، باورت می‌شه این‌قدر شوغلوغ‌پوغلوغم که الان 2-3 هفته‌است برای یه‌کار اداری می‌خوام بیام یونی نمی‌شه، ولی خوب، فکر کنم برای اواخر این هفته یه برنامه‌هایی داشته باشیم :D:D
به سعید، من که هرچی می‌کشم از این آقا تختی می‌کشم :(( حالا تو و خانم دکتر هم آماده باشین، برای آخر هفته به شکمتون صابون بزنید :D به شرطی که مثل پژمان افشاگری نکنید.
به ریحانه، این به‌هیژوژ رو اون مفسر فوتبال تو جام جهانی می‌گفت، وقتی ازش می‌پرسیدن، آقا این‌جا آفساید نیود؟! می‌گفت: به هیییییییییییییژوژ...
کامنت نصیبه‌رو هم پرینت گرفتم، هروقت رفتم شیرینی فروشی می‌دم به فروشنده D:D
و بالاخره به نصیبه: تعارف اومد نیومد داره دیگه :D:D الان اومده :D

Nasibe گفت...

قبول, من ایقدر هدی رو دوس دارم اندازه ی تمام دنیا از بس که ماه و دوس داشتنی هست و دریک کلام بهترین عروس دنیا ئه, یا این آقا شوهرشون که اون هم بهتری هست توی دنیا, خوشحالم میشم افتخار بدین...

هدی گفت...

وااای نصیبه جووووونم، انقد ازم تعریف نکن پررررروووووو می شمااااااااااا. فداااات بششششم. خیلییییییی آسی دختر

سعید گفت...

ای بابا، ما که راضی به زحمت نبودیم، اما حالا که اصرار میکنی، خب باشه!!!

راوی گفت...

نصیبه و هدی، اگر من این‌جا مزاحمم پاشم برم بیرونا!!! یه‌کم واسه‌ی هم نوشاب باز کنید لطفا!
بابا رفیقای مارو ببین، پاشین بیاین این‌جا یه‌کم از من تعریف کنید ببینم. این چه وضعیه آخه؟!
اوهوی سعید، هی چپ و راست این‌جا چیز میز می‌نویسی، یه‌کم یادبگیر از این دخترکا....
هوی بلبل، کجایی؟!؟

راوی گفت...

پ.ن: نوشاب = نوشابه :-b

سعيد گفت...

ديگه روتو زياد نكن، حالا يه شام ميخواي بديا!!!
من ميگم براي اينكه ضايع نشه، نصب هرگونه آگهي، تعريف و تمجيد و اينا رو اينجا ممنوع كن، حتي شما دوست عزيز!

راوی گفت...

حالا ببینا، تو که 5شنبه دعوت بودی، خودت رو 4شنبه جا زدی با اون بچه‌ها!!!
با این حال بازم این‌جا حق مطلب رو ادا نمی‌کنی؟؟؟؟!

ارسال یک نظر