این رو امروز یکی فرستاد

در معبدی گربه ای وجود داشت که هنگام مراقبه ی راهب ها مزاحم تمرکز آن ها می‌شد. بنا بر این استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد. این روال سال ها ادامه پیدا کرد و یکی از اصول کار آن مذهب شد.

سال ها بعد استاد بزرگ در گذشت . گربه هم مرد. راهبان آن معبد گربه ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند تا اصول مراقبه را درست به جای آورده باشند.

سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت در باره ی اهمیت بستن گربه.

2 نظرات:

Nasibe گفت...

خيلي خيلي خيلي خوشحال شدم كه با هدي ديدمت...خيلي خيلي خيلي عالي بود... و اينكه بيشتر ببينيمتون :)

راوی گفت...

مرسی نصیبه، ایشاالله ;)

ارسال یک نظر