میگفت: بعضیها زندگیشون موقته. همش تو یه وضعیتی هستند که فکر میکنن باید ازش عبور کنن تا به یک وضعیت خوب برسن و زندگی کردن رو شروع کنن.
دوران مدرسه که همهچیز شوخیه. انتخابی هم نداری. بههرحال باید بگذرونیش. با وضعیت اجتماع ما، دانشگاه هم یه همچون چیزیه. اگر نری پس چی؟! حداقل به لیسانس رو که باید بگیری.
چشم به هم میذاری میبینی شده 23-4سالت و باید تصمیم بگیری که بعدش میخوای چیکار کنی. میری سربازی؟ سرکار؟ ادامهی تحصیل؟ میذاری میری؟!
به هرحال هرکدوم رو هم که انتخاب کنی، بازم وضعیتت پایدار نمیشه.
حالا میدونی بدترین چیز این وسط چیه؟ اینه که تو همش برای گذر از این وضعیتها، مجبور باشی کار انتحاری کنی!! یعنی یه کار انتحاری میکنی که از یک موقعیت موقت، به یه موقعیت موقت دیگه منتقل بشی…
ولی بازم چون این وضعیت موقته، مجبوری همون تابع قبلی رو ری-کال کنی.
یهویی چشمت رو باز میکنی، میبینی همهی زندگیات شده کار انتحاری. یک آدم مشتی یهبار گفت «خوب اینهم یه مدل زندگی کردنه.» گفتم آره، ولی دقیقا اشکالش همینه که کار انتحاری نباید «مدل» بشه. یکبار و دوبارش خوبه، ولی اگر «مدلت» انتحاری بشه، دیگه اووقت با تعریف خود «عمل انتحاری» هم تناقض داره! بعدشم معلوم نیست چهطوری باید ازش بیای بیرون، با «یه حرکت انتحاری»؟!
آدم همش فکر میکنه، هرچی اشکال هست، از وضعیتیِ که توشه. امیدواری اگر وقعیت عوض شد، همه چیز درست شه. ولی واقعا اینطور نیست. واقعا اینطور نیست. آدم باید مدلهای خودش رو درست کنه، وگرنه هیچچی درست نمیشه. هیچچی.
همهچیز درست میشه، نگران نباش.
حداقلش اینه که: «این نیز بگذرد»..
3 نظرات:
In my opinion, life is a passageway, if being dormant and quaiecsent in one state, there will be no progress.
In some cases we need to take a revolutionary action to break the deadlocks of our internal OS's.
like the Ostrich algorithm (as u mentioned "in niz bogzarad")
A NICE piece of writing , I really enjoyed.
Thanks for the reliance dude.
Of course you should keep moving, but it’s indeed important that which way you’re headed!
ارسال یک نظر