این واقعا بدون شرحه

اگر قراره پروژه انجام بدین، و اگر پروژه‌تون بررسی یه PDF کوچیک (مثلا 60 صفحه‌ای) هستش، و اگر تا صفحه‌ی 20 این PDF رو خوندید و دیدید چه‌قققققققققققققققدر هلوست….

حواستون باشه، هرگز زود قضاوت نکنید!!

دیگه دارم دیونه می‌شم. فصل یک و دو خیلی عالی بود. 3 و 4 رو اِییی به زور نوشتم. 5 رو کاملا سمبل کردم. 6 و 7و 8 و 9 اصلا سمبل هم نشدن!!!! اصلا نمی‌تونم از روشون بخونم بابا… عجب مزخرفن…

حالا این‌ها رو بیخیال، ساعت 9 صبح (آره، 5 ساعت دیگه، چه‌طور مگه؟!(TM) Big Grin)باید ارائه بدمش. پس با اجازتون این موشواره رو می‌برم رو منوی استارت و از اون‌تو مایکروسافت پاور پوینت رو انتخاب می‌کنم… حالا تایپ می‌کنم: به‌نام خدا….

جالب نسیت که دیشب تا ساعت 8 داشتم بقیه رو دلداری می‌دادم. به این امید که مال خودم آسونه……Waiting

آخرش هم این‌که دارم می‌میرم از زور خواب Crying این هفته یک شب هم نشد درست-حسابی بخوابم. فکر کنم 30 ساعت هم کلا نخوابیدم. دیگه واقعا نه چشمام می‌بینه نه مغزم کار می‌کنه…

اصلا این هفته واقعا هفته‌ی بی‌خودی بود. امیدوارم دیگه فردا آخریش باشه.

نمی‌دونم فردا چی می‌خوام بگم حالا….

5 نظرات:

پژمان گفت...

ارجولک التوفیق! :دی

سعید گفت...

اشکال اول کار تو اینه که پی دی اف 60 صفحه ای جزو فایلهای بزرگ و حتی خیلی بزرگ محصوب میشه راوی جان!
دوم اینکه فایلهای بیشتر از 2 صفحه برای خوندن نیستن، برای کارای دیگه هستن، بسته به کانتکست!
سوم اینکه اینجور فایلا یه ابسترکت دارن که اسلایدها کلا از روی اونا ساخته میشن، 5-6 تا عکس هم- اگه خوش شانس باشی و متنت عکس داشته باشه- برای فهم بهتر مطالب از اون وسطا در میاری و میذاری تو اسلایدها.
بقیه کارا رو به پاورپوینت 2007 و تمهای خوشگل و ترانزیشن ها و انیمیشنها میسپری...

بدصدا23 گفت...

سلام. منم مشکل شما رو داشتم. یه ترم بالایی خیر دیده از جوونی بهم گفت وختی شرایط دقیقا "فورس ماژور" بود برو تو گوگل یه سرچ پیشرفته بده فرمتشم پاور پوینت انتخاب کن. از سمبلیشن خودت خیلی بهتره چیزی که گیرت میاد. من واقعا انتظار نداشتم موضوع پروژه خودم که تو ساینس دایرکت فقط 20 تا مقاله غیر مرتبط درباره ش بود رو بتونم به آسونی سر و سامون بدم. برا ارائه سمینار بد نیست. اهداف کوتاه مدت و اینا.
پروردگار عالم از آفرینش "ادونس سرچ گوگل" حتما هدفی داشته.
تازه عکس و گراف هم که از واجبات به حساب میاد تا دلت بخواد هست.
پایدار باشید.

Reyhan گفت...

حالا چند شدی؟!

راوی گفت...

به پژمان: بشمار... (یا همون بیش‌باد.. :D)
به سعید: خدا خیرت بده. حیف که سهراب فوت شدند. البت که شاید به‌درد ارائه‌ی شنبه (یکشنبه؟) بخوره.
به بدصدا: به منم یه ترم‌بالاییه خیر دیده توضیح داد، ولی همون‌طور که می‌بینی یه‌کم دیر :D
البته که این گوگولی بدجوری به‌کار میاد. می‌گن یکی از مصادیق «باقیات الصالحاتِ». و بزرگی در وصفش گفته: «و یزیدالله السرعت التجسسه اساسا شدیدا»
و از دیگر مزایایش این باشد که درون او بزنی: «ارائه‌ای می‌خواهم برای درس فلان در فلان تاریخ. موضوعم این است و لطفا این‌قدر بیشتر نباشد» و وی پاسخ گوید و همگان شاد گردند.
حالا باید برای ارائه‌ی هفته‌ی بعد امتحانش کنم.
به ریحان: والا چه عرض کنم. همین‌که استاد وسطش نگفت این‌قدر ... نگو برو بشین، و اجازه داد تا آخرش بگم از نظر من کفایت می‌کرد. باقی‌اش دیگه فسانه است :D
به راوی: چه‌قدر حرف می‌زنی...

ارسال یک نظر