از آدم حسابی‌ای که اینزامنیا گرفته، انتظار چیز به‌دردبخور نوشتن نداشته باشید، من که جای خود دارم

دویست و بیست و یکی ایمیل نخونده،
یه امتحان که الان 6ماهه داره عقب می‌افته،
بلاتکلیفی تو وضعیت دانشگاه،
وضعیت پیچیده تو شرکت،
روزهای سخت عجیب*،
و از همه مهمتر هوارتا تا سئوالِ بی‌جواب،
و از همه بدتر این‌که باید جواب این‌ها رو خودت پیدا کنی.

یه‌بار یکی بهم گفت: فلان کارو انجام دادی؟ گفتم نه منتظرم که …. حرفم رو قطع کرد، گفت: ببین، اگر تاحالا انجامش ندادی، دیگه هم انجامش نمی‌دی!
راست می‌گفت، بد راست می‌گفت.
آدم یا کارارو انجام می‌ده، یا نمی‌ده. یا می‌خوای انجامشون بدی، یا نمی‌خوای. اگر نمی‌خوای و از تو لیست تو-دو هات هم درش نمیاری، فقط خودت رو گول می‌زنی. آخر سر اگر بعد از عمری انجامش بدی، حتما این‌قدر کیفیتش پایینه که 2زار (TM) نمی‌ارزه.

*: به این نتیجه رسیدم که خیلی ناشکرم. یه‌بار که داشتم غر می‌زدم، محمد بهم گفت: گشنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره.
خیلی متاسفم که راست می‌گفت.

4 نظرات:

Nasibe گفت...

روزهای سخت,نه عجیب*،
عالی بود...موافقم که تو حرف هم دروغکی هم که شده, همه چی عالی باشه :)

راوی گفت...

مرسی ;) امیدوارم همه‌چی برای همه عالی باشه.

سعيد گفت...

اين حرفا رو ميزني كه شام ندي؟!!! من نميدونم، بايد شام بدي، مدركش هم موجوده، بگم؟!!! نه بگم؟!!! صدرحمت به محيا، حداقل اگه شام نداد، تمارض هم نكرد!!!

راوی گفت...

اِ اِ اِ... تو این اوضاع بیخی نکنه اتفاق خوبی برام افتاده که باید شام بدم؟!
اگر افتاده بگو که خودمم بدونما...
جریانِ اون باباست که بهش گفتن بچه‌دار شدی، گفت اِ؟! توروخدا بگین اسمش چیه...
حالا خلاصه که اگر اتفاق خوبی افتاده بگو خودمم بدونم، شام که سهله..... لااله‌الاالله...

ارسال یک نظر