نه‌خیر، من دیگه واقعا پیر شدم!

بیا، این‌هم یه نشونه‌ی دیگه از پیر شدن!

تا پارسال، من جزو اون دسته بودم که وقتی یکی می‌گفت: «ای باباااا، آخه این‌هم شد کااااار.. ترق ترق ترق…، بچه مگه مرض داری بی‌خودی مردم رو می‌ترسونی؟!؟!» می‌گفتم: «یعنی چی؟!؟ خوب چه اشکالی داره، دارن تفریح می‌کنن دیگه. حالا 4تا تق و توق که دیگه این‌قدر ترس و لرز نداره. دیگه به همه‌چی که نباید غر زد!» و خلاصه قال کذلک®…

الان که داشتم تو راه می‌اومدم، هی می‌گفتم: «ای باباااا، آخه این‌هم شد کااااار.. ترق ترق ترق…، بچه مگه مرض داری بی‌خودی مردم رو می‌ترسونی؟!؟!»

0 نظرات:

ارسال یک نظر