- فردا صبح دارم میرم ماشین رو بذارم تعمیرگاه*؛
- بعدشهم باید برم دنبال کارای ثبت نام دانشگاه**؛
- عصری هم که باید برم زا... (سر جلسهی امتحان)؛
- به یکی هم قول دادم یه کاری براش انجام بدم ولی خودم که نمیرسم، باید تلفنی دنبال کنم .
- ماشین معلوم نیست تا عصری حاضر بشه؛
- ثبت نام هم احتمالا نصفه میمونه؛
- امتحان هم که تکلیفش معلومه.
- خدا میدونه تلفنی این کاره انجام میشه یا نه.
اینجاست که باید از ته دل گفت: «زکی(TM)»
=============================================
* این هفته خیلی سرم شلوغ بود، اصلا نرسیدم بقیهی داستان تعمیرگاه رو بگم، حالا اشکالی نداره، فردا 2تا یکیش میکنم.
** هنوز حتی نمیدونم چه واحدهایی میخوام بردارم، میگن باید قبلش استاد راهنما رو هم دید! ایشون هم فردا تشریف ندارن..
*** ای بابا، درس به این سادگی، چه حیف که درست و حسابی نخوندمش.
0 نظرات:
ارسال یک نظر